Quantcast
Channel: نامه های بی مخاطب - ( خرت و پرت سابق )
Viewing all articles
Browse latest Browse all 530

عباس عبدی : دکتر احسان نراقی هم رفت ... @

$
0
0

عباس عبدی :

ويژگي‌هاي منحصر به فرد

دكتر احسان نراقي هم رفت. مرگ حق است و غيرقابل‌انكارترين اتفاقي كه دير يا زود براي هر موجود زنده‌اي رخ خواهد داد. ديگراني هم كه هستند، دير يا زود خواهند رفت و اگر معتقد به این آموزه‌ی اخلاقی و دینی بودند، كه می‌پسندند؛ پس از مرگ با آنان همان گونه رفتار شود كه با پيشينيان خود رفتار كردند، در اين صورت نبايد براي محل دفن او چنين برخوردي را انجام مي‌دادند. اين نه شايسته بود و نه نشاني از بزرگواري داشت. بگذریم.
شخصيت احسان نراقي از چند جهت قابل توجه و منحصر به فرد بود اولين نكته مهم درباره نراقي، ربط داشتن میان دانش اجتماعي او، با كنش و نگاه اجتماعي اوست. او از معدود دانشمندان علوم اجتماعي است كه دانش اجتماعي‌ خود را به نوعي لقلقه زباني و فخرفروشي علمي تبديل نکرده بود. حتي در بيان و ادبيات او هم كمتر شاهد هستيم كه از اصطلاحات و زبان پيچيده علمي استفاده كند و حتي‌المقدور سعي مي‌كرد كه در سطح فهم مخاطب عمومی سخن بگويد. كتاب‌هاي او نيز به نوعي ترجمان همين ويژگي اوست. جامعه‌شناسان بسياري هستند كه خود را محصور در آموزه‌هاي كلاسيك جامعه‌شناسي كرده و ارتباط چنداني با جامعه و تطبيق اين آموزه‌ها با جامعه خود و كنش اجتماعي ندارند و گمان نمي‌كنم كه اين‌گونه افراد بتوانند منشأ خير و بركتی از دانش جامعه‌شناسي براي جامعه خودشان باشند.
ويژگي ديگر مرحوم نراقي، سعه صدر در تعامل با، و استفاده از نيروهايي بود كه به ظاهر و حتي به واقع با او همراه و هم‌مشرب نبودند. اين ويژگي وقتي اهميت مي‌يابد كه مي‌بينيم بسياري از افراد وقتي در مصدر كاري قرار مي‌گيرند، آن را تبديل به محيطي فرقه‌اي مي‌كنند. عملكرد نراقي در مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران، نمونه بارزي از اين نحوه تعامل وي با ساير نيروهاست. اين ويژگي، انعكاسي از اعتماد به نفس او نيز بود. افرادي كه در مقام رد و تخطئه و حذف صاحبان فكري ديگر هستند، هركدام به نوعي فقدان اعتماد به نفس خود را بازتاب مي‌دهند. آزادی عمل وی در انتخاب پژوهش‌های اجتماعی برای افرادی با مشرب‌های فکری گوناگون نشان‌دهنده این روحیه اوست.
نراقي علي‌رغم آن كه از معدود ايرانياني بوده كه به مقامات بالاي نهادهاي بين‌المللي رسيده و معاونت يونسكو را داشته است و از این جهت چهره شناخته‌شده‌اي محسوب مي‌شد، ولي به طور عجيب و باورنكردني افتاده و خاكي بود و اگر كسي او را می‌دید و نمي‌شناخت، از نحوه رفتارش نمي‌توانست درباره جايگاهش حدسي بزند. هر دعوتي را با احترام پاسخ مي‌گفت، حتي بر خلاف بسياري كه مراعات برخي تشريفات را برای خود لازم مي‌دانند، چنين نبود، و اين نبود مگر انگيزه‌اي كه براي تعامل سازنده و منطقي با ديگران داشت و آن را مقيد به انجام تشريفات نمي‌دانست.
نراقي چند بار زندان رفت و از برخي نشريات نيز بسيار دشنام ديد، ولي جالب اين بود كه در كلام و نگاهش ذره‌اي كينه و عداوت نمي‌ديدي و اگر همان نشريات از او دعوت مي‌كردند، پاسخ مثبت مي‌داد. اين ويژگي نراقي مهم است. به نظرم مخالفان او هم بايد در برابر اين اخلاق نراقي، كلاه از سر بردارند و احترام بگذارند. آن هم در جامعه‌اي كه اگر يك نفر يا يك نشريه، كوچك‌ترين سخني را به كنايه يا به صراحت عليه ديگري بگويد، اين ديگری، آن را فراموش نخواهد كرد و سال‌ها در كمين به انتظار مي‌نشينند تا تسويه حساب كند. در جامعه‌اي كه كينه شتري، از آلودگي هوايش غليظ‌تر است و اجازه نمي‌دهد كه چشم‌انداز اخلاقی ما از چند متر بيشتر شود، وجود اين ويژگي غنيمت است. در ايران و ميهن‌دوستي دكتر نراقي هم نمي‌توان ذره‌اي ترديد داشت. اصولاً ساير ويژگي‌هاي رفتار وي در پرتو همين ذهنيت است كه معنا پيدا مي‌كند. شايد براي او راحت‌تر بود كه در همان سطح بين‌المللي حضور داشته باشد و به جاي آن كه در داخل كشور از سوی عده‌ای دشنام بخورد، از سوي مقامات قدر مي‌ديد و زندگي راحتي را ادامه مي‌داد و مثل كسان ديگر عمل مي‌كرد، كسان ديگري كه كم هم نيستند. ولي حساسيت او به جامعه‌اش مانع از اين مي‌شد كه چنين رفتاري را پيشه كند.
نراقي در عين اعتماد به نفس داشتن، خاكي و به دور از نخوت بود. در عين آشنا بودن با دانش اجتماعي، خود را محصور به دانش انتزاعي نكرد و كنشگري فعال و حاضر در جامعه بود در عين زخم خوردن و ناسزا شنيدن، عاري از كينه و دشمني بود. در عين داشتن موقعيت‌هاي بين‌المللي، خود را متعهد به كشور و جامعه‌اش مي‌دانست و در عين سالخوردگي و حتي از تحرك‌افتادگي، تا آخرين ماه‌هاي زندگي‌اش پيگير و فعال بود. هر كسي مي‌تواند با افكار و انديشه‌ها و آرمان‌هاي او موافق و مخالف باشد، ولي نمي‌تواند ارزش اين ويژگي‌هاي رفتاري را ناديده يا دست‌كم بگيرد.
آخرين باري كه مرحوم نراقي را ديدم، در اسفند سال گذشته بود كه به همراه آقاي مظفر براي عيادت به منزلش رفتيم. گرچه حال چندان مناسبي نداشت، ولي كماكان درباره مسايل كشور و جامعه سخن مي‌گفت و جالب اين كه موقع خداحافظي دست زد و از ميان مجموعه كتاب‌ها و نشرياتي كه در روي ميز داشت، نشريه‌اي را بيرون آورد و به من داد و گفت خواندن اين براي موضوعاتي كه گفتگو شد، مناسب است! اگر همه صاحب‌نظران ما اندكي از ويژگي‌هاي نراقي را داشتند، شايد وضع ما بهتر از اين بود.
منتشر شده در روزنامه بهار 18-9-1391

منبع : وبسایت شخصی عباس عبدی

http://www.ayande.ir/1391/09/post_1240.html


Viewing all articles
Browse latest Browse all 530

Trending Articles